ری تکیه، تحلیلگر روابط بینالملل در شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به این پرسش که سقوط بشار اسد چه معنایی برای جمهوری اسلامی و قدرت و نفوذ آن در منطقه دارد، اینگونه تحلیل میکند که این یکی از بزرگترین شسکتهای جمهوری اسلامی از زمان جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸) بهشمار میرود.
به نوشته تکیه، سوریه راهی کلیدی برای نفوذ ایران در منطقه شام بود. این کشور بهعنوان نقطه اتصال حیاتی جمهوری اسلامی به لبنان و نیروی نیابتی آن، یعنی حزبالله، عمل میکرد. از سوی دیگر، از زمان انقلاب ۱۳۵۷ ایران، سوریه یکی از معدود کشورهای عربی بود که روابط دوستانهای با جمهوری اسلامی برقرار کرد و حافظ اسد و بعدا پسرش، بشار اسد باوجود انتقاد برخی کشورهای سنی، بر اهمیت روابط با جمهوری اسلامی شیعه تاکید داشتند.
ری تکیه مینویسد، آنچه که به محور مقاومت مشهور است، اکنون متزلزل شده اما به طور کامل نابود نشده است.
از نگاه او، حماس دیگر نمیتواند خود را بهعنوان یک نیروی شبهنظامی تهدیدکننده علیه اسرائیل بازسازی کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رهبری حزبالله نیز از بین رفته و توان عملیاتیاش به شدت کاهش یافته است.
البته شبهنظامیان شیعه عراق همچنان فعال هستند و در ساختارهای سیاسی و امنیتی این کشور نفوذ دارند.
از سوی دیگر، حوثیهای یمن فعالاند اما با افزایش حملات نیروهای تحت رهبری آمریکا مواجه شدهاند.
تکیه با اشاره به این موارد اینگونه نتیجهگیری میکند که به این ترتیب، نفوذ جمهوری اسلامی در حال حاضر بیشتر به منطقه خلیج فارس محدود شده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل مینویسد که جنگ اسرائیل و حزبالله، موجب کاهش تعداد نیروهای جمهوری اسلامی در سوریه شده بود. از سوی دیگر پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرماندهان حزبالله به نیابت از جمهوری اسلامی در سوریه عمل میکردند و با حملههای اخیر اسرائیل و کشته شدن تعداد زیادی از این رهبران، توان جمهوری اسلامی برای تثبیت اوضاع در سوریه تحلیل رفت.
از نگاه ری تکیه، سقوط حکومت اسد هم میتواند جمهوری اسلامی را خطرناکتر کند و هم میتواند به تلاش بیشتری برای استفاده از دیپلماسی منجر شد.
تکیه مینویسد که افزایش اهمیت بازدارندگی هستهای یکی از نتایج فروپاشی حکومت اسد برای جمهوری اسلامی است. از نگاه او، با فروپاشی ابزارهای دیگر بازدارندگی، ایران بیشتر به برنامه هستهای خود تکیه خواهد کرد. این کشور هنوز سلاح هستهای ندارد اما توانایی غنیسازی اورانیوم خود را به سطوحی رسانده که میتواند به سرعت تسلیحاتی شود.
با این حال احتمال تقویت دیپلماسی نیز وجود دارد، تکیه مینویسد، احتمال دارد ایران پیشنهادهای دیپلماتیک آمریکا و اروپا را بپذیرد، اما این حرکت ممکن است بیشتر بهعنوان پوششی برای محافظت از زیرساختهای هستهای گسترشیافته خود در برابر حملات باشد، نه تلاشی واقعی برای توافق.
تکیه با اشاره به موضعگیریهای محتاطانه رهبر جمهوری اسلامی در مواقع بحرانی مینویسد: علی خامنهای در زمان بحرانها معمولا رویکردی محتاطانه اتخاذ میکند و منتظر فروکش کردن طوفان میماند. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ممکن است با گشودن راه برای دیپلماسی به دنبال زمان بخرد.